لبیبی

لبیبی

شمارهٔ ۹۸ - به شاهد لغت کونده، بمعنی چیزی که از گیاه بافند چون دامی و کاه بدان کشند

۱

من بر تو فکنده ظن نیکو

و ابلیس ترا ز ره فکنده

۲

مانند کسیکه روز باران

بارانی پوشد از کونده

تصاویر و صوت

نظرات