وفایی مهابادی

وفایی مهابادی

شمارهٔ ۱۲

۱

ای خم زلف سیاه تو جنابش مستطاب

در اقالیم دل و جان خسرو مالک رقاب

۲

دارم امید وصال رویت اندر هجر زلف

شب نشانی بخشد آری از طلوع آفتاب

۳

گریم از عکس رخت کافتادهٔ چشم توام

چون کند بیمارم و بر خویش افشانم گلاب

۴

من ز رویت ناامید و زلف شاد، آخر که گفت؟

مؤمن اندر دوزخ و کافر به جنت کامیاب؟

۵

سالکان را ناگریز است از مقام قبض و بسط

زلف و رویت عاشقان را تا به کی اندر حجاب

۶

چون توام دلبر نباشد هر چه هستی بی وفا

چون منت عاشق نباشد گرچه ناید در حساب

۷

ای که وصلت جان ده صد مرده ی هجران تو

عیسای معجز نما «یحیی العظام» شیخ و شاب

۸

در بهشت خاک پایت عاقبت شد زلف شاد

بس که نالیدی به دل «یالَیتَنی کُنتُ تُراب»

تصاویر و صوت

نظرات