
وفایی مهابادی
شمارهٔ ۵۴
۱
ای شکر اگر وانرسی خال مگس
زین جور که می کنی نداری غم کس
۲
از مهر تو من هم ز تف کوره ی دل
برقی بفروزم نه تو مانی نه مگس
۳
ای خواجه دگر شکر فشانی نکنی
طوطی نرهد ز دام این فکر و هوس
۴
از مهر تو من هم به غراب آمیزم
در هم شکنم هم سر و هم پای قفس
۵
محمل کش اگر چنین برانی شب و روز
بی چاره ی پیاده نشود قافله رس
۶
از قهر تو من هم زدل آهی بکشم
کز نای شتر برآید آواز جرس
۷
ای دوست اگر راه «وفایی» ندهی
تا بوسه زند بر قدمت یک دو نفس
۸
از قهر تو من هم به خرابات روم
می گیرم دف و به نای و نی پیچم و بس
نظرات