وفایی مهابادی

وفایی مهابادی

شمارهٔ ۵۷

۱

نگارینم! دل و جانم! حبیبم!

همه درد درونم را طبیبم

۲

شنیدستم غریبان می نوازی

منت هم عاشقستم، هم غریبم

۳

گناه نرگس و زلف دراز است

که من هم ناتوان و هم ناشکیبم

۴

خدایا پرده بردار از رخ وصل

که دایم زین میان من خود حجیبم

۵

مسلمانی ندانم دست من گیر

کرم کن از میان بگشا صلیبم

۶

به دریای کرم زن دفترم را

مکن شرمنده از روز حسیبم

۷

«وفایی» داد از آن دست نگارین

شهید پنجهٔ کف الخضیبم

تصاویر و صوت

نظرات