
مهستی گنجوی
شمارهٔ ۱۵۲
۱
دلها تو بری و قصد جانها تو کنی
بر چهره ز خون دل نشانها تو کنی
۲
ما را گوئی، که عهد ما بشکستی
آنها ز تو آمد، این چنین ها تو کنی
تصاویر و صوت

نظرات