مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

رباعی شمارۀ ۱۲۸

۱

قصاب منی و در غمت می‌جوشم

تا کارد به استخوان رسد می‌کوشم

۲

رسمی‌ست تو را که چون کشی بفروشی

از بهر خدا اگر کشی مفروشم

تصاویر و صوت

رباعیات مهستی گنجوی چاپ  آذربایجان شوروی به سال ۱۹۸۵ - تصویر ۴۲
دیوان مهستی گنجوی به کوشش طاهری شهاب - مهستی گنجوی - تصویر ۶۲

نظرات

user_image
محسن مردانی
۱۳۹۲/۱۲/۰۳ - ۰۱:۱۹:۲۴
من شنیده‌ام که این رباعی هم از مهستی گنجوی است گرچه از زبان یک مرد بیان می‌شود!دیدم چو مه و مهر میان کویـشگرمابه زده، آب چکان از مویـشگفتم که یکی بوسـه زنم بر رویـشزین سو زن من رسید و زآن‌سو شویـش!که بی‌پرواییش در بیان خیانت زناشویی، به بعضی دیگر از شعرهای منسوب به مهستی می‌خورد!!
user_image
محسن مردانی
۱۳۹۲/۱۲/۰۳ - ۰۱:۲۴:۰۷
این رباعی منسوب به مهستی گنجوی هم در باره گشت ارشاد 800 سال پیش است!دوشـم بگرفت آن نگار سـر مستکز دست من دل‌شده نتوانی جَستگفتم که شب است، دستم از دست بدارتا با تو نگیردم عسس دست به دست!