مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

رباعی شمارۀ ۱۶

۱

صحّاف پسر که شهرهٔ آفاق است

چون ابروی خویشتن به عالم طاق است

۲

با سوزن مژگان بکند شیرازه

هر سینه که از دل غمش اوراق است

تصاویر و صوت

رباعیات مهستی گنجوی چاپ  آذربایجان شوروی به سال ۱۹۸۵ - تصویر ۱۲

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۱/۰۹/۰۸ - ۰۸:۲۱:۳۱
سلام عبارت (دل غمش) چه معنایی دراد؟
user_image
امچم
۱۳۹۱/۰۹/۲۲ - ۱۴:۰۶:۴۷
دل غمش در اینجا یعنی : هر دلی که غمگین او است
user_image
وحـ_‗ـیـ‗_ـد
۱۳۹۲/۰۴/۱۰ - ۱۵:۲۴:۴۸
معنی بیت دوم:با نگاهش ویران می کند هستی کسی را که سینه اش از غم عشق او پاره شده .
user_image
محمدرضا
۱۳۹۲/۱۰/۰۳ - ۰۴:۳۸:۳۵
با سلام و احترام عرض می نمایم که بیت دوم ادامه توصیف پسرک صحاف است . شاعر ادامه می دهد که او با مژگان سوزن مانندش دلهای شرحه شرحه عاشقانش را که مثل یک کتاب ورق ورق شده است دوباره شیرازه بندی می کند و به آن دلها ارامش می بخشد
user_image
سر به هوا
۱۳۹۴/۰۳/۱۵ - ۱۷:۳۷:۴۴
در مصرع آخر «دل غمش» چندان مناسب نمی نماید.شاید «دست غمش» یا «داغ غمش» یا ... بوده و به خطا تغییر یافته.
user_image
امیر
۱۳۹۴/۰۴/۳۱ - ۰۸:۴۲:۴۷
بِکَنَد شیرازه یا بِکُنَد شیرازه؟
user_image
میعاد
۱۳۹۸/۰۸/۳۰ - ۰۵:۰۵:۱۴
بکُند صحیح است
user_image
مهرداد
۱۴۰۳/۰۴/۰۳ - ۰۱:۴۰:۰۷
"هر سینه که از دل غمش اوراق است" بنظر من باید "هرسینه که از غم، دلش اوراق است" باشد