مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

رباعی شمارۀ ۲۲

۱

با خصم منت همیشه دمسازی‌هاست

با ما سخنت ز روی طنازی‌هاست

۲

بر عز خود و ذلت من بیش مناز

کاندر پس پردهٔ فلک بازی‌هاست

تصاویر و صوت

رباعیات مهستی گنجوی چاپ  آذربایجان شوروی به سال ۱۹۸۵ - تصویر ۱۴

نظرات

user_image
حسین
۱۳۹۲/۰۲/۲۷ - ۰۹:۴۵:۲۲
دورویی هارا میگوید.آفرین
user_image
علی تبریزی
۱۳۹۲/۰۳/۲۷ - ۱۷:۳۵:۰۱
بر عز خود و .....
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۲۸ - ۰۴:۱۲:۱۳
چند بار دیده ام از ریو ریا بد گفته است . هر مردمی را ننگی است مهربانی ایرانیها و نرمشپذیری انها بدا که گاهی به ریو و ریا می انجامد و مهستی اسیب شناسانه انرا اندر یافته است
user_image
وحـ_‗ـیـ‗_ـد
۱۳۹۲/۰۴/۱۰ - ۱۵:۴۶:۴۰
ز عز خود و ذلت من بیش مناز کاندر پس پردهٔ فلک بازی‌هاستیادآور شعرقائم مقام فراهانی شد که امیر کبیر با انگشت خونین بر دیوار حمام کاشان نبشته بود:روزگار است این که گه عزت دهد گه خار داردچـــرخ بازیـــگر از ایــن بازیچه ها بسیـار دارد
user_image
احمدی از کرمانشاه
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۳:۲۱:۳۸
من فقط در جواب اون دوستمون (امین کیخا ) عرض کنم که شعر « روزگار است این‌که گه عزت دهد .... » شعر آقای «سید ابوالقاسم علوی نائینی» است . ممکنه من یک یک بیت از حافظ یه جایی بنویسم ، آیا این به معنی این است که من سراینده‌ی این شعرم؟! ، در پایان شعر را می‌نویسم برای علاقمندان ، ضمنا با یک جستجوی ساده در اینترنت صحت عرایض بنده مشخص خواهد شد ، با تشکر : روزگار است این‌که گه عزت دهد گه خوار داردچرخِ بازیگـر از این بازیچـه‌هـا بسیـار دارد.آدمی گه راه خود‌را می‌نهـد سوی بساتینگاه سوی دوزخ این جان عزیزش خوار دارد.گاه در باغ جنان می‌شد روان در کوی دلبرگه ز مهجوری عیان جان خودش تیمار دارد.عاشق و معشوق را حائل نباشد در دو عالمجان خودرا چون حجاب این آدمی در کار دارد.هست یکتا جلوه‌ی معشوق در چشمان عاشقآدمی در بوستان یک دلبر و دلدار دارد.راه ما قانع شدن باشد به انوار خداییکز تجلی‌های او جان‌ها نشان از یار دارد.در طریق عشق هر‌کس راه خود دارد ولیکندر طریقت راه ما صد جلوه‌ی دشوار داردسید ابوالقاسم علوی نائینی
user_image
بابک چندم
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۳:۳۱:۵۸
جناب احمدی،تا جایی که من نیز در خاطر دارم این از قائم مقام (ثانی) فراهانی معلم امیر کبیر بود...
user_image
حامد
۱۳۹۶/۰۵/۱۹ - ۰۹:۴۲:۲۰
دوستان پیش از حاشیه نوشتن «کمی تحقیق بد نیست». این بیت از قائم‌مقام فراهانی است که دیگران به استقبال آن رفته‌اند.
user_image
عباس (مصیب) مهر آشیان مسکنی
۱۳۹۷/۰۶/۰۷ - ۱۷:۲۲:۲۱
با سلام شعر مال مرحوم قائم مقام فراهانی است و در زندان باغ نگارستان در شبی که صبح ان اعدام شد هرچه تقاضای قلم و کاغذکرد کسی به تقاضایش ترتیب اثر نداد. وبا خون دست خود بر دیوار زندان نوشت.و دربیت گه زمهجوری عیان غلط است و عنان درست می باشد