مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

رباعی شمارۀ ۲۵

۱

چون با دل تو نیست … در یک پوست

در چشم تو یکرنگ بود دشمن و دوست

۲

بس بس که شکایت تو ناکرده بهست

رو رو که حکایت تو ناگفته نکوست

تصاویر و صوت

رباعیات مهستی گنجوی چاپ  آذربایجان شوروی به سال ۱۹۸۵ - تصویر ۱۵

نظرات

user_image
کاظم
۱۳۹۱/۱۱/۰۴ - ۲۰:۵۳:۵۶
درمصرع اول:چون بادل تو نیست دلم در یک پوست باید صحیح باشد
user_image
وحـ_‗ـیـ‗_ـد
۱۳۹۲/۰۴/۱۰ - ۱۶:۲۳:۰۲
با آقا کاظم موافقم!
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۳/۰۶/۲۱ - ۱۴:۴۳:۱۳
بس ! بس! که شکایت تو ناکرده به است رو....
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۳/۰۶/۲۱ - ۱۴:۴۶:۵۰
و مصراع نخست شاید بدین گونه درست تر و هم عاشقانه تر باشد:چون بادل من ،نیست دلت در یک پوست که با مصرع دوم نیز همخوان است.
user_image
شهاب
۱۳۹۳/۱۰/۰۷ - ۰۸:۲۹:۱۶
مصرع اول این طور نمیتونه باشه؟چون با دل تو نیست خرد در یک پوستیعنی می فرماید تو عقل نداری که دوست و دشمن را یکی میبینی
user_image
کشکول امین
۱۳۹۴/۰۱/۱۸ - ۰۵:۱۶:۱۵
بنده این مصرع را قبلا اینگونه شنیده بودم :​چون با دل تونیست (وفا) دریک پوست....
user_image
جعفر عسکری
۱۳۹۹/۰۵/۲۴ - ۰۹:۰۷:۳۷
رسائل العُشّاق و وسایل المشتاق، علی بن احمد سیفی نیشابوری، نسخه برگردان دستنویس شمارۀ 3005 کتابخانۀ المالی ترکیه، کتابت 685 ق، به کوشش: جواد بشری، تهران، بنیاد موقوفات افشار، با همکاری انتشارات سخن، 1399این دو رباعی در این کتاب آمده است:تا خسته دلم به عشقت اندر پیوستدانی که همه فضول بنهاد ز دستچندان‌که تو خواهی ز تو نومیدی هستخود را به رسن بر تو همی‌نتوان بستبر یاد تو بی تو این جهان گذرانبگذاشتم و تو هستی از بی‌خبراندست از تو بشستم و نشستم به کرانچون بی تو گذشت، بگذرد بی دگرانرباعی اول، جزو رباعیّات نویافتۀ مهستی است و رباعی دوم، در لباب الالباب به اسم رشیدی سمرقندی است (377) و در دیوان رشیدالدین وطواط هم وارد شده است (ص 617).