مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

رباعی شمارۀ ۳۲

۱

در آتش دل پریر بودم بنهفت

دی باد صبا خوش سخنی با من گفت

۲

کامروز هر آن که آبرویی دارد

فرداش به خاک تیره می‌باید خفت

تصاویر و صوت

رباعیات مهستی گنجوی چاپ  آذربایجان شوروی به سال ۱۹۸۵ - تصویر ۱۶

نظرات

user_image
شهرام
۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۰۳:۲۷:۲۵
پریر به چه معنی است ؟کلا مصرع اول رو میشه توضیح بدید ؟
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۱۷:۵۰:۴۷
گرامی شهرامدر آتش دل پریر بودم بنهفتدی باد صبا خوش سخنی با من گفتمی گوید؛ پریروز در نهانخانه ی دل آتشی داشتم دیروز نسیم صبحگاهی با من سخنی دلنشین گفت
user_image
افسانه چراغی
۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۱۳:۱۴:۱۴
در مصرع اول بنهفت باید به این صورت نوشته شود: به نهفت یعنی پنهانیجالب است که در این رباعی از چهار عنصر آتش، باد، آب و خاک نام برده است. همچنین چهار زمان پریروز و دیروز و امروز و فردا.
user_image
مهرداد
۱۴۰۳/۰۴/۰۳ - ۰۳:۳۳:۳۰
در آتش دل پریر بودم بنهفت! یعنی نهفته بودم افتاده بودم