
منوچهری
شمارهٔ ۴
۱
غرابا مزن بیشتر زین نعیقا
که مهجور کردی مرا ازعشیقا
۲
نعیق تو بسیار و ما را عشیقی
نباید به یک دوست چندین نعیقا
۳
ایا رسم و اطلال معشوق وافی
شدی زیر سنگ زمانه سحیقا
۴
عنیزه برفت از تو و کرد منزل
به مقراط و سقط اللوی و عقیقا
۵
خوشا منزلا، خرما جایگاها
که آنجاست آن سرو بالا رفیقا
۶
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا
۷
ایا لهف نفسی که این عشق بامن
چنین خانگی گشت و چونین عتیقا
۸
ز خواب هوی گشت بیدار هرکس
نخواهم شدن من ز خوابش مفیقا
۹
بدان شب که معشوق من مرتحل شد
دلی داشتم ناصبور و فلیقا
۱۰
فلک چون بیابان و مه چون مسافر
منازل: منازل، مجره: طریقا
۱۱
بریدم بدان کشتی کوهلنگر
مکانی بعید و فلاتی سحیقا
تصاویر و صوت

نظرات
بهمن کاوه
نرگس