مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۲۶ - هم در مدح او

۱

ملک مسعود ابراهیم شاه است

که بر شاهیش هر شاهی گواه است

۲

نه چون عدلش جهان را دستگیر است

نه چون قدرش فلک را پایگاه است

۳

نبیند چون کلاه او جلالت

کلاه او چه فرخنده کلاه است

۴

گهی از فرهی رخشنده مهرست

گهی از خرمی تابنده ماه است

۵

گرفته ست و گشادست و شکسته

ز شمشیرت که دوران را پناه است

۶

به هر جایی که اندر کل عالم

زمینی یا حصاری یا سپاه است

۷

جهانگیرا ملوک این جهان را

به دولت خدمت تو پهن راه است

۸

بر جود تو هر ابری چو گردیست

بر حلم تو هر کوهی چو کاه است

۹

به هر لفظی که گوید در دهانش

ز سهم تیغ تو وای است و آه است

۱۰

نه چون بنده به گیتی مادحی است

نه چون تو در زمانه پادشاه است

۱۱

بدین بنده اگر خواهی ببخشای

که حال و کار و بارش بس تباه است

۱۲

به اطلاقت گشاده چشم مانده

به گیتی هر که او را نیکخواه است

۱۳

نسنجد نزد تو یک پر پشه

گرش هم سنگ این گیتی گناه است

۱۴

همی تا خامه خاموش گوید

که زیر هر سپیدی یک سیاه است

۱۵

تو را هر ساعتی از ملک عزی است

تو را هر لحظه ای از بخت جاه است

تصاویر و صوت

دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۱ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۱۵۰
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۱۱۹
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۱۲۰
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۰

نظرات