مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۱۶

۱

به چشم دل همی بینم غم و تیمار جان ای جان

به اندیشه همی دانم همه اسرار جان ای جان

۲

به حاجت جان تو را خواهد به رغبت دل تو را جویم

مجوی آزرم جان آخر مخواه آزار جان ای جان

۳

ز اندوهت گران شد جان چو از عشقت سبک دل شد

تو بر دل نه کنون سختی هلا از بار جان ای جان

۴

ز هجرت جان همی نالد ز تو یاری همی خواهد

تو یاری ده یکی جان را که هستی یار جان ای جان

۵

چو تو نزدیک جان داری همیشه تیز بازاری

چرا نزد تو کاسد شد چنین بازار جان ای جان

۶

تو خود جانی چه رنجانی همی جان را چو می دانی

که مدح شاه مسعودست شغل و کار جان ای جان

۷

جهانداری که رای او صلاح دولت و دین را

روانش گنج ها دارد به استظهار جان ای جان

۸

خرد در باغ مدح او چو برگردد تماشا را

رسیده میوه ها چیند ز شاخ و بار جان ای جان

۹

ز مهرش جان چو گلزاری شده زو زندگانی خوش

که هر ساعت گلی روید بدان بازار جان ای جان

۱۰

چو سازد خلعتی فاخر به نام دولت اندیشه

به وصفش کسوتی بافد ز پود و تار جان ای جان

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۴۴
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۴۷
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۵۶۵
دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۲ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۳۶۸

نظرات