
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۳
۱
ای نگارین چون تو از خوبان کجاست
نیست کس را آنچه از گیتی تراست
۲
قد و روی و زلف،سرو و ماه مشک
مشک، پیچان، ماه، تابان، سرو،راست
۳
تا مرا مهر تو اندر دل نشست
از دل من بیش مهر کس نخاست
۴
ای نگار از طاعت تو چاره نیست
راست گویی خدمت خسرو علاست
۵
شاه مسعود آفتاب داد و دین
آنکه بر شاهان گیتی پادشاست
۶
از نهیبش ماه با رخسار زرد
وز شکوهش چرخ با پشت دوتاست
۷
خسروان را آب حوضش زمزم است
سرکشان را خاک قصرش کیمیاست
۸
شاه گردون همت گردون محل
خسرو دریا دل دریا عطاست
۹
از بقا و عز و دولت شاد باد
تا به گیتی دولت و عز و بقاست
تصاویر و صوت




نظرات