
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۵
۱
بدان دو عارض چون شیر و آن دو زلف چو قیر
به ابروان چو کمان و به غمزگان چون تیر
۲
به زیب قدی کش بنده گشت سرو سهی
به حسن رویی کش بنده گشت بدر منیر
۳
به چشم چشمی کش سرمه بود سحر حلال
به بوی زلفی کش دانه بود مشک و عبیر
۴
که گر تنم را زین پس کنی به مهر عذاب
وگر دلم را زین پس کنی به عشق زحیر
تصاویر و صوت



نظرات