
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۲۷ - در پنجاه و هفت سالگی
۱
پنجاه و هفت رفت ز تاریخ عمر من
شد سودمند مدت و ناسودمند ماند
۲
و امروز بر یقین و گمانم ز عمر خویش
دانم که چند رفت و ندانم که چند ماند
۳
فهرست حال من همه با رنج و بند بود
از حبس عبرت و از بند پند ماند
۴
از قصد بدسگالان وز غمز حاسدان
جان در بلا فتاد و تن اندر گزند ماند
۵
چوگان بنه که گوی تو اندر چه اوفتاد
خیره متپ که کره تو در کمند ماند
۶
لیکن به شکر کوش که از طبع پاک تو
چندین هزار بیت بدیع بلند ماند
تصاویر و صوت




نظرات
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا
امین کیخا