
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۳ - اندرز
۱
آسان گذران کار جهان گذران را
زیرا که جهان خواند خردمند جهان را
۲
پیراسته می دار به هر نیکی تن را
آراسته می خواه به هر پاکی جان را
۳
میدان طمع جمله فرازست و نشیب است
ای مرکب پر حرص فرو گیر عنان را
۴
جانست و زبانست زبان دشمن جانست
گر جانت بکارست نگهدار زبان را
۵
دی رفت و جز امروز مدان عمر که امید
بسیار بفرساید و برساید جان را
۶
پیش از تو جهان بودست آن کن که پس از تو
گویند نکو بود ره و رسم فلان را
تصاویر و صوت




نظرات