
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۶۶ - ثناگری
۱
ای نظم تو چو رای بگذشته از اثیر
در نظم هست لفظ تو چون لؤلؤ نثیر
۲
ماننده ستاره ست اندر شب سیاه
معنی روشن تو در آن خط همچو قیر
۳
در بزم و رزم چون تو که باشد شجاع و راد
در نظم و نثر کیست چو تو شاعر و دبیر
۴
گویا شود ز خواندن شعرت زبان گنگ
روشن شود ز دیدن آن دیده ضریر
۵
هنگام فضل طبع تو بحری بود دمان
هنگام جود دست تو ابری بود مطیر
۶
تا در جهان جوانی و پیری بود مدام
جفت و قرینت بخت جوان باد و رای پیر
تصاویر و صوت



نظرات