
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۷۶ - تلون چرخ
۱
چرخ هر لحظه ای دگر گردد
زان به ما بر دگر شود رایش
۲
زان فرا پیش بایدم که چو ماه
کاهش خلق هست ز افزایش
۳
از تنم زان بجست بی معنی
که ازینسان خراب شد جایش
۴
جانم از تن همی بخواست گریخت
غم یکی بند گشت بر پایش
۵
می شادی ز غم که مشفق دار
وقت سختی نمود بخشایش
تصاویر و صوت



نظرات