
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۸۷ - دست بدان قبضه خنجر زدیم
۱
گردن و گوش غزل و مدح را
بی حد پیرایه و زیور زدیم
۲
بی مر با بخت در آویختیم
با فلک سفله بسی سر زدیم
۳
سود ندیدیم ز نوک قلم
دست بدان قبضه خنجر زدیم
۴
خیره فرو ماند فلک زانکه ما
بر بت و بتخانه و بتگر زدیم
۵
از قبل بچه آزر به تیغ
آتش در قبله آزر زدیم
۶
وز پی این آهو چشمان باغ
با همه شیران جهان بر زدیم
تصاویر و صوت




نظرات
امین کیخا