
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۱۵۸
۱
یک بوسه زدم بر لب و بر چشم دگر
گفت این چه فراق آوری حیلت گر
۲
گفتم به همه حال بیاید خوشتر
چون شد به هم آمیخته بادام و شکر
تصاویر و صوت



نظرات