
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۳۰ - انیران روز
۱
انیران ز پیران شنیدم چنان
که می خورد باید به رطل گران
۲
بیارای نگار آن می مشکبوی
کزو نافه مشک یابی دهان
۳
دل اندر کم و بیش گیتی مبند
همی دار جان را همی شادمان
۴
که شادست و زو مملکت شاد باد
شهنشاه گیتی ملک ارسلان
۵
به دولت جهان را جوان دارد او
که بختش جوان باد و ملکش جوان
تصاویر و صوت




نظرات