
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۱
۱
یارب چه مهر خوبان حسن از جهان برافتد
گیرد بلا کناری عشق از میان برافتد
۲
دهر آتشی فروزد کابی بر آن توان زد
داغ درون نماند سوز نهان برافتد
۳
عشق از تنزل حسن گردد به خاک یکسان
نام و نشان عاشق زین خاکدان برافتد
۴
رخسار عافیت را کایام کرده پنهان
باد امان بجنبد برقع از آن برافتد
۵
ابروی حسن کز ناز بستست بر فلک زه
تابی خورد ز دوران زه زان کمان برافتد
۶
تخفیف یابد آزارد خلقی شود سبکبار
از پشت صبر و طاقت بار گران برافتد
۷
از محتشم نجوئید تحسین حال خوبان
هم نکته جو نماند هم نکته دان برافتد
نظرات