محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۹

۱

وصل چون شد عام از هجران بود ناخوشترک

خاک هجران بر سر وصلی که باشد مشترک

۲

کی نشیند در زمان وصل بر خاطر غبار

گر نه بیزد خاک شرکت بر سر عاشق فلک

۳

وصل نامخصوص یار آدم کش است ای همدمان

خاصه یاری کش بود حسن پری خلق ملک

۴

یار را با غیر دیدن مرگ اهل غیرت است

غیر بی‌غیرت درین معنی کسی را نیست شک

۵

هرکجا گرمست از تیغ دو کس بازار وصل

می‌زنند آنجا حریفان نقد غیرت بر محک

۶

عاشقی ریش است و وصل دلبران مرهم برآن

وصل چون شد مشترک می‌گردد آن مرهم نمک

۷

بر سر هر نامه طغرائیست لازم محتشم

کی بود زیبنده گر باشد دو سر را تاج یک

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۴۹
هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۵۵۹

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۱/۱۱/۲۲ - ۰۳:۲۱:۵۹
رسالیه جلایه در مدح کیه؟