
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۳۲
۱
هرگز از زلف کجت بیپیچ و تابی نیستم
صید این دامم از آن بیاضطرابی نیستم
۲
گرچه هستم در بهشت وصل ای حوری نژاد
چون قرینم با رقیبان بیعذابی نیستم
۳
دی که بهر قتل میکردی شمار عاشقان
من یقین کردم که پیشت در حسابی نیستم
۴
تا عتابت باشد از حلمم دل خوش که من
مرغ آتشخوارهام قانع به آبی نیستم
۵
ز آب حلمت شعلهٔ عشقم به پستی مایل است
عاشقم آخر سزاوار عتابی نیستم
۶
من که صد پیغام گستاخانهات دادم هنوز
در خور ارسال عاشق کش جوابی نیستم
۷
بزم آن مه محتشم مخصوص خاصان به که من
کو چه گردی ابترم عالیجنابی نیستم
نظرات