محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۷

۱

نخست آنکس که شد در بند انکار تو من بودم

ولی آن کس که گشت اول گرفتار تو من بودم

۲

زدند از من حریفان بیشتر لاف خریداری

ولی اول کسی کامد به بازار تو من بودم

۳

به سیم و زر طلبکار تو گردیدند اگر جمعی

کسی کوشد به جان و سر خریدار تو من بودم

۴

من اول از تو کردم احتراز اما اسیری هم

که کرد آخر سر خود در سر و کار تو من بودم

۵

به بیماری کشید از حسرت کار دگر یاران

ولی آن کس که مرد از شوق دیدار تو من بودم

۶

حریفان جان سپر کردند پیشت لیک جانبازی

که ضربت خورد از شمشیر خونخوار تو من بودم

۷

چو نظم محتشم خوانی بگو کای بلبل محزون

کجا رفتی چه افتادت نه گلزار تو من بودم

تصاویر و صوت

نظرات