محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۴۲

۱

بیرون شدم از بزمت ای شمع صراحی گردنان

هم دشمنی کردم به خود هم دوستی با دشمنان

۲

دامن‌فشان رفتم برون زین انجمن وز غافلی

نقد وصالت ریختم در دامن تر دامنان

۳

چون رفتم از مجلس برون غافل ز ارباب غرض

کارم به یکدم ساختند آن فتنه در بزم افکنان

۴

از نیم شب برگشتنم یاران به طعن و سرزنش

ز انگیز آن ابرو کمان بر جان من ناوک زنان

۵

من سر به جیب انفعال استاده تا بر جرم من

دامان عفوی پوشد آن سرخیل گل پیراهنان

۶

از بهر عذر سهو خود هرچند کردم سجده ها

چون بت نجنبانید لب آن زبده سیمین تنان

۷

لازم شد اکنون محتشم کاری کنون شمشیر هم

تا من به زنهار ایستم بر دست این در گرد نان

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۵۵۵

نظرات