
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۶۳
۱
دگر از بهر من زد دار عبرت سرو بالائی
حریفان میکنید امروز یا فردا تماشائی
۲
دگر خواهند دید احباب در بازار رسوائی
دوان عریان تنی ژولیده موئی وحشی آسائی
۳
دگر دیوانهای از بند خواهد جست پر وحشت
کزو در هر سر کو سر زند شوری و غوغائی
۴
دگر گرینده چشمی خواهد از سیلاب رانیها
زهر تفتنده دشت انگیخت شورانگیز دریائی
۵
دگر پست و بلند ملک غم را میکند یکسان
پی صحرانوردی کوه گردی دشت پیمائی
۶
ز تخم اشگ دیگر لاله خواهد کشت در صحرا
چو مجنون دامن هامون به خون دیده آلائی
۷
وداع همدمان کن محتشم تا فرصتی داری
که ایام فراغت نیست جز امروز و فردائی
تصاویر و صوت

نظرات