محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۱

۱

زلف و قدت راست ای بت سرکش، چشم و رخت راست ای گل رعنا

سنبل و شمشاد هندو و چاکر، نرگس و لاله بنده و لالا

۲

ساخته ظاهر معجز لعلت ز آتش سوزان چشمهٔ حیوان

کرده هویدا صنع جمالت در گل سوری عنبر سارا

۳

آتش آهم ز آتش رویت سیل سرشگم بی مه رویت

این ز درون زد شعله بگردون وان ز برون شد تا به ثریا

۴

محو ستادند عابد و زاهد مست فتادند راکع و ساجد

دوش که افکند در صف رندان جام هلالی شور علالا

۵

وقت مناجات کز ته دل شد جانب گردون نعرهٔ مستان

پرده دریدی گر نشنیدی شمع حریفان بانگ سمعنا

۶

مایهٔ دولت پایهٔ رفعت نقد هدایت گنج سعادت

هست در این ره ای دل گمره دانش دانا دانش دانا

۷

حسن ازل را بهر طلبکار هست ظهوری کز رخ مقصود

پرده بر افتد گر کند از میل وحش خیالی چشم به بالا

۸

محتشم اکنون کز کشش دل نیست گذارم جز بدر او

پیش رقیبان همچو غریبان نیست بدادم جز به مدارا

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
احسان
۱۳۸۹/۰۸/۱۳ - ۰۶:۳۶:۲۱
متن تقریبا درسته ولی در همون مصراع اول نصف مصراع دوم هم اضافه شده و به همین ترتیب تا آخر شعر خراب شده
پاسخ: با تشکر، مشکل نمایشی حل شد.
user_image
مهدی
۱۳۹۱/۰۷/۲۱ - ۱۵:۲۳:۲۲
سلام.اسم وزن شعر را ندانم.فقط دانم که بر وزن مفتعلن فع|مفتعلن فع|مفتعلن فع|مفتعلن فع|باشد.
پاسخ: با تشکر، از همین وزن استفاده شد.
user_image
شیخی
۱۳۹۹/۱۱/۰۴ - ۰۸:۱۴:۵۰
وزن نوشته شده برای این غزل اشتباه هست. بر طبق کتاب عروض فارسی دکتر عباس ماهیار وزن غزل، مُفتَعِلاتُن مفتعلاتن مفتعلاتن مفتعلاتن (رجز مثمن مطوی مرفل) می‌باشد.