
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۰۳
۱
ای در درون جان ز دل من کرانه چیست
جائی چنین کراست درون آبهانه چیست
۲
در هر زمان زمانه به شغلی قیام داشت
جز عشق در زمان تو شغل زمانه چیست
۳
گر خون گرفتهای نگرفته عنان تو
این خون که میچکد ز سر تازیانه چیست
۴
پرگار خود چو عشق به گردش در آورد
ظاهر شود که کار درین کارخانه چیست
۵
گر عشق نیست واسطه بر گرد یک نهال
پرواز صد همای بلند آشیانه چیست
۶
غالب حریف صحبت اگر دی نبوده غیر
امروزش این مصاحبت غالبانه چیست
۷
گیرد ز من امانت جان قاصدی که او
گوید که در میان من و او نشانه چیست
۸
چون چشم اوست نازی و از من بهانهای
خلقی برای آشتی اندر میانه چیست
۹
خوابم گرفت محتشم از گفتههای تو
بیتی بخوان ز گفتهٔ سلمان بهانه چیست
تصاویر و صوت

نظرات