
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۱۶
۱
ای گل امروز اداهای تو بیچیزی نیست
خندهٔ وسوسه فرمای تو بیچیزی نیست
۲
میزند غیر در صلح به من چیزی هست
و اندرین باب تقاضای تو بی چیزی نیست
۳
میدهی پهلوی خاصان به اشارت جایم
این خصوصیت بیجای تو بیچیزی نیست
۴
من خود ای شوخ گنه کارم و مستوجب قهر
با من امروز مدارای تو بیچیزی نیست
۵
فاش در کشتن من گرچه نمیگوئی هیچ
جنبش لعل شکرخای تو بیچیزی نیست
۶
رنگ آشفتگی از روی تو گر نیست عیان
پیچش زلف سمن سای تو بیچیزی نیست
۷
محتشم زان ستم اندیش حذر کن که امروز
اضطراب دل شیدای تو بیچیزی نیست
تصاویر و صوت

نظرات