
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۱۷
۱
درین کز دل بدی با من شکی نیست
که خوبان را زبان با دل یکی نیست
۲
چو نی یک استخوانم نیست درتن
که بر وی از تو زخم ناوکی نیست
۳
بهر دردم که خواهی مبتلا کن
که ایوب تو را صبر اندکی نیست
۴
رموز نالهٔ بلبل که داند
درین گلشن که مرغ زیرکی نیست
۵
دلم از دست طفلی ترک سر کرد
که بیآسیب تیغش تارکی نیست
۶
نه از غالب حریفیهای حسن است
که یک عالم حریف کودکی نیست
۷
در وارستگی در قلزم عشق
مجو کاین بحر مهلک را تکی نیست
۸
اگر مرد رهی راه فنا پوی
که سالک را ازین به مسلکی نیست
۹
مرنجان محتشم را کو سگ توست
سگی کاندر وفای او شکی نیست
تصاویر و صوت

نظرات