
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
آینهٔ جان به جز آن روی نیست
سلسلهٔ دل به جز آن موی نیست
۲
رخ اگر اینست که آن ماه راست
روی دگر ماه وشان روی نیست
۳
قد اگر این است که آن سرور است
سرو سهی را قد دلجوی نیست
۴
نکهت اگر نکهت گیسوی اوست
یک سر مو غالیه را بوی نیست
۵
گر سخن اینست که او میکند
در همهٔ عالم دو سخنگوی نیست
۶
خوی بد از فتنهگریهای اوست
یار به از دلبر بدخوی نیست
۷
محتشم از جان چو سگ کوی اوست
آه چرا بر سر آن کوی نیست
تصاویر و صوت

نظرات