محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۱۴۶

۱

گر به دردم نرسد آن بت غافل چه علاج

ور کشد سر ز علاج من بی دل چه علاج

۲

کار بحر هوس از رشگ به طوفان چو کشید

غیر زورق کشی خویش به ساحل چه علاج

۳

قتل شیرین چو شد از تلخی جان کندن صبر

غیر منت کشی از سرعت قاتل چه علاج

۴

دست غم زنگ ز پیشانی خدمت چو زدود

جز به تقصیر شدن پیش تو قایل چه علاج

۵

نیم بسمل شده را خاصه به تیغ چو توئی

جز نهادن سر تسلیم به بسمل چه علاج

۶

نقد دین گرچه ندادن ز کف اولی‌ست ولی

ترک چشم تو چو گردیده محصل چه علاج

۷

گو دل تازه جنون باش به زلفش دربند

اهل این سلسله را جز به سلاسل چه علاج

۸

محتشم رفتن از آن کوست علاج دل تو

لیک چون رفته فروپای تو در گل چه علاج

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۳۷۱

نظرات