
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۵۱
۱
ای لبت زنده کرده نام مسیح
به روان بخشی کلام فصیح
۲
چهرهای داری از شراب صبوح
همچو خورشید نیمروز صبیح
۳
هرچه میخواهی از جفا میکن
که صبیحی و نیست از تو قبیح
۴
از شکر خوشترست و شیرینتر
سخن تلخ از آن لبان ملیح
۵
دیشبت به رکنابه بود مدار
کردهای امشب آن کنابه صریح
۶
از تو مائیم خسته و بیمار
دگران جمله سالمند و صحیح
۷
آن صنم میزند خدنگ جفا
محتشم دست و پا چو صید ذبیح
نظرات