
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۶۲
۱
خلل به دولت خان جهانستان مرساد
به آن بهار ظفر آفت خزان مرساد
۲
اگر ز جیب زمین فتنهای برآرد سر
به آن بلند به رکاب سبک عنان مرساد
۳
وگر ز ذیل فلک آفتی فرو ریزد
به آن مه افسر بهرام پاسبان مرساد
۴
جهان اگر به مثل کام اژدها گردد
به آن وجود مبارک گزند آن مرساد
۵
به این و آن چو رسد مژدههای اهل زمین
نوید نصرت او جز ز آسمان مرساد
۶
به دامنش که زمین روب اوست بال ملک
غباری از فتن آخر الزمان مرساد
۷
ز راه دور عدم هر که بیمحبت او
فتد به راه به دروازه جهان مرساد
۸
چو محتشم کند از دل دعای دولت خان
به غیر بانگ اجابت بگوش جان مرساد
نظرات