محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۱۶۷

۱

دلم از غمش چه گویم که ره نفس ندارد

غم او نمی‌گذارد که نفس نگه ندارد

۲

چه ز مزرع امیدم دمد از جفای ترکی

که ز ابر التفاتش همه تیغ و تیر بارد

۳

تن خویش تا سپردم به سگش ز غیرت آن

که خدنگ نیمه‌کش را نفسی نگاه دارد

۴

ز نشستنش به مسجد به ره نیاز زاهد

شده یک جهت نمازی به دو قبل می‌گذارد

۵

تو که داغ تیره روزی نشمرده‌ای چه دانی

شب تار محتشم را که ستاره می‌شمارد

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۳۹۲

نظرات

user_image
محمدامین
۱۳۹۵/۰۶/۱۶ - ۰۶:۱۳:۳۴
سلام و درودشده یک جهت نمازی به دو قبل می‌گذاردبا توجه به نماز، "می‌گزارد" صحیح است.