
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۷۹
۱
روز محشر که خدا پرسش ما خواهد کرد
دل جدا شکر تو و دیده جدا خواهد کرد
۲
جان غم دیده که آمد به لب از هجرانت
تا کند عمر وفا با تو وفا خواهد کرد
۳
غیر را میکشی امروز و حسد میکشدم
که ملاقات تو فردای جزا خواهد کرد
۴
کرم ناساخته جا میکند اینها در بزم
سر چو از باده کند گرم چها خواهد کرد
۵
کرده رسوای دو عالم لقبم چون نکند
که به حشرم دگر انگشت نما خواهد کرد
۶
کرده صد کار به دشمن مرض هجر کنون
مانده یک کار همانا که خدا خواهد کرد
۷
محتشم عاقبت آن شوخ وفا کیش ز رحم
صبر کن صبر که درد تو دوا خواهد کرد
تصاویر و صوت

نظرات