محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۱۸۱

۱

چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال کرد

ماند تن از شعف و جان از ذوق استقبال کرد

۲

ترک ما ناکرده از بهر سفر پا در رکاب

ترکتاز لشگر هجران مرا پامال کرد

۳

اول از اهمال دوران در توقف بود کار

لیک آخر کار خود بخت سریع اقبال کرد

۴

بی گمان دولت به میدان رخش سرعت می‌جهاند

در جنیبت بردنش هرچند دور اهمال کرد

۵

آتش ما را چو مرغ نامه‌آور ساخت تیز

مرغ غم را بر سر ما بی‌پر و بی‌بال کرد

۶

آن چنان حالم دگرگون شد که جان دادم به باد

زان نوید بیگمانم چون صبا خوشحال کرد

۷

بر زبان محتشم صد شکوه بود از هجر تو

مژدهٔ وصلت ز بس خوشحالی او را لال کرد

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۳۵۶

نظرات