محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۱۹۱

۱

چراغی آمد و بر آفتاب پهلو زد

که دست حسن ویش صد طپانچه بر رو زد

۲

بر این شکار به صد اهتمام اگرچه کشید

شکار بیشه دیگر کمان ولی او زد

۳

درین سراچه چو جای دو پادشاه نبود

یکی برفت و سراپرده را به یک سو زد

۴

ز سیر دل ره او بست تیر دلدوزی

که این نهفته از آن گوشه‌های ابرو زد

۵

ز سحر قوم خبر داد معجز موسی

زمانه نقش کزان هر دو چشم جادو زد

۶

ز ناز تا بتوان سنگ در ترازو نه

که عشق حسن تو را برد و برتر ازو زد

۷

تو عذر دلبر نو محتشم بخواه که یار

به تازگی ره یاران ز قد دلجو زد

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۴۱۶
هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۱ (دیوان شیبیه) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۷۴۰

نظرات