محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲

۱

بعد هزار انتظار این فلک بی وفا

شهد وصالم چشاند زهر فراق از قفا

۲

وه که ز کین می‌کند هر بدو روزم سپهر

با تو به زحمت قرین وز تو به حسرت جدا

۳

رفتی و می‌آورد جذبهٔ شوقت ز پی

خاک مرا عنقریب همره باد صبا

۴

با تو بگویم که هجر با من بی دل چه کرد

روزی من گر شود وصل تو روز جزا

۵

شد همه جا چون شبه بی تو به چشمم سیه

چشم سیه روی من دید تو را از کجا

۶

از خردم تا ابد فکر تو بیگانه کرد

این دل دیوانه گشت با تو کجا آشنا

۷

وه که ز همراهیت محتشم افتاده شد

بسته بند ستم خستهٔ زخم جفا

تصاویر و صوت

نظرات