محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۰۵

۱

دلا نخل امل بنشان که باز آن سروناز آمد

تو هم ای خان باز آ که عمر رفته باز آمد

۲

گریزان شد فراق و هجر بی‌خم زد تو هم اکنون

روی افسرده کی کان مایهٔ سوز و گداز آمد

۳

بزن بر بام چرخ ای بخت دیگر نوبت عشقم

که با حسن بلند آوازه باز آن سروناز آمد

۴

دگر غوغای مرغانست در نخجیر گاه او

که آواز پر شهباز و بانک طبل باز آمد

۵

تو نیز ای دل که مالامال رازی مطمئن باشی

که آن جنبش‌نشین بحر بی‌آرام باز آمد

۶

دگر ما و بهای خون خود کردن چو آب ارزان

که با سرمایهٔ ناز آن خریدار نیاز آمد

۷

مخور غم محتشم من بعد کان غمخوار پیدا شد

مزن دیگر دم بیچارگی کان چاره ساز آمد

تصاویر و صوت

نظرات