محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۱۰

۱

زلفش مرا به کوشش خود می‌کشد به بند

گیسو به پشت گرمی آن گردن بلند

۲

شمشیر قاطع اجل است آلت نجات

آنجا که گردن دل من مانده در کمند

۳

صد اختراع می‌کند از جلوه‌های خاص

قد بلندش از حرکت کردن سمند

۴

از اضطراب درد تو بر بستر هلاک

افتاده‌ام چنان که در آتش فتد سپند

۵

من ناصبور و طبع تو بسیار دیر انس

من ناتوان و عشق تو بسیار زوردمند

۶

قارون نیم که از تو توانم خرید بوس

دشنام را که کرده‌ای ارزان بگو به چند

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۱ (دیوان شیبیه) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۷۵۳

نظرات