محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۲۲

۱

آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند

دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند

۲

می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت

مست باز آید و غوغا کند و درشکند

۳

دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز

مگرش دست شود رنجه و خنجر شکند

۴

سگ آن مست غرورم که نگه داند راه

شحنه را بر سر بازار اگر سر شکند

۵

زده‌ام دوش به جرات در قصری کانجا

حاجب از جرم سجودی سر قیصر شکند

۶

مو بر اندام شود راست مه یک شبه را

افتاب من اگر طرف کله برشکند

۷

محتشم باده ده از خون منش کان خونخوار

نیست مستی که خمار از می دیگر شکند

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۱۳۸

نظرات