محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۲۶

۱

چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند

صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند

۲

از کشتگان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان

با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند

۳

اشک من از خواب سکون بیدار و مردم بی خبر

این سیل اگر آید چنین صدخانه را ویران کند

۴

ماهی نهد دل بر خطر مرغ هوا یابد ضرر

آن دم که اشک و آه من در بحر و بر طوفان کند

۵

گر مژدهٔ کشتن دهی زندانیان عشق را

صد یوسف از مصر طرب آهنگ این زندان کند

۶

زین‌سان که من در عاشقی دارم حیات از درد او

میرم اگر عیسی دمی درد مرا درمان کند

۷

گردد کمال حسن و عشق آن دم عیان بر منکران

کورا بهار خط رسد ما را جنون طغیان کند

۸

ای پرده‌دار از پیش او یک سو نشین بهر خدا

تا عرض حال خود گدا در حضرت سلطان کند

۹

دشتی که سازد محتشم گرم از سموم آه خود

گر باد بر وی بگذرد صد خضر را بی‌جان کند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
فاطمه
۱۳۹۱/۰۹/۰۲ - ۰۸:۲۵:۲۱
وزن:مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن رجز مثمن سالم
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
سینا
۱۳۹۴/۰۶/۱۳ - ۱۶:۱۱:۵۵
ممنون فاطمه، تخصصی توی این زمینه ندارم اما حس می کنم درست گفتید. من وزن شعر ها با گذاشتن "تن" و "ت" به جای کلمات میفهمم. مثلا توی این شعر:تن تن ت تن/تن تن ت تن/تن تن ت تن/تن تن ت تن اگه شما اینجا نظر نداده بودید یکم به روش خودم شک می کردم.
user_image
محمد عسگری - وفا -
۱۳۹۹/۱۲/۰۴ - ۱۶:۳۶:۳۲
سلام علیکملطفا در مصرع دوم بیت هفتم خط را جایگزین خطر فرمائید.خطلغت‌نامه دهخداخط. [ خ ُطط ](اِخ ) یکی از دو کوه مکه که ابوقبیس و احمر باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). در معجم البلدان آمده است : نام کوهی واقع در مکه که عبارتست از اخشب غربی* خط. [ خ ُطط ] (اِخ ) نام جای پرنخلستان است در بحرین و آنرا خط عبدالقیس نیز می گویند. (معجم البلدان ).*خط سبز: [قدیمی، مجاز] موی لب که تازه بر پشت لب جوانی روییده باشد: ای نقطهٴ سیاهی بالای خط سبزت / خوش‌دانه‌ای ولیکن بس بر کنار دامی (سعدی2