محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۲۵۳

۱

دست به دست همچو گل آن بت مست می‌رود

گر ز پیش نمی‌روم کار ز دست می‌رود

۲

من به رهش چو بی‌دلان رفته ز دست و آن پری

دست به دوش دیگران سر خوش و مست می‌رود

۳

دل به اراده می‌دهد جان به کمند زلف او

ماهی خون گرفته خود جانب شست می‌رود

۴

من به خیال قامتت می‌روم از جهان برون

شیخ به فکر طوبی از همت پست می‌رود

۵

بار چو بستم از درت مانع رفتنم مشو

زان که مسافر از وطن بار چو بست می‌رود

۶

خانه‌پرست از ریا رفت و به کعبه کرد جا

کعبهٔ ماست هر کجا باده‌پرست می‌رود

۷

گیسوی حور اگر بود دام فسون ز قید آن

مرغ که جست می‌پرد صید که رست میرود

۸

کلک زبان محتشم در صفت تو ای صنم

هر سخنی که زد رقم دست به دست می‌رود

تصاویر و صوت

هفت دیوان محتشم کاشانی ـ ج ۲ (شامل دیوان های شبابیه، صبائیه، جلالیه، نقل عشاق، ضروریات و معمیات) به کوشش عبدالحسین نوایی و مهدی صدری - علی بن احمد محتشم کاشانی - تصویر ۳۸۲

نظرات