محتشم کاشانی
شمارهٔ ۲۶
۱
مالک المک شوم چون ز جنون هامون را
در روش غاشیه بردوش نهم مجنون را
۲
گر نه آیینهٔ روی تو برابر باشد
آه من تیره کند آینهٔ گردون را
۳
گر تصرف نکند عشوهٔ خوبان در دل
چه اثر عارض گلگون و قد موزون را
۴
محمل لیلی از آن واسطه بستند بلند
که به آن دست تصرف نرسد مجنون را
۵
نیست چون حسن تو بر تختهٔ هستی رقمی
این چه حسن است بنازم قلم بی‌چون را
۶
آن چنان تشنهٔ وصلم که کسی باشد اگر
تشنهٔ آب به یکدم بکشد جیحون را
۷
محتشم پای به سختی مکش از وادی عشق
گل این مرحله گیر آبلهٔ پر خون را
نظرات