
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۲۹۱
۱
تا شده ای گل به تو اغیار یار
در دلم افزون شده صد خار خار
۲
ای بت چین جانی و جسم بتان
پیش تو بیجان شده دیوار وار
۳
زلف تو تاری به من اول نمود
روز من آخر شد از آن تار تار
۴
سوخت تن از سوز تو ای دل بر او
رشحهای از دیدهٔ خون بار بار
۵
تا بکی ای گلشن خوبی بود
بلبل تو از غم گلزار زار
۶
سرمه راحت مکش ای دل به چشم
دیدهٔ پرآب از غم دلدار دار
۷
محتشم از شرکت ناشاعران
دارم از اندیشهٔ اشعار عار
تصاویر و صوت

نظرات
حمیدرضا