محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۰۰

۱

شطرنج صحبت من و آن مایهٔ سرور

با آن که قایم است ز من می‌برد به زور

۲

کارم درین بساط به شاهی فتاده است

کز اسب کین پیاده نمی‌گردد از غرور

۳

چندم به بزم خود نگذاری چه میشود

گر بر بساط شاه کند به یدقی عبور

۴

نزدیک شد فرارم ازین عرصه کز قیاس

در بازی تو ماتی خود دیده‌ام ز دور

۵

نقد درست جان بنه ای دل به داد عشق

کان نقد در قلیل و کثیر است بی‌کسور

۶

زان انقلاب کن حذر اندر بساط عشق

کانجا گریز شاه ز بیدق شود ضرور

۷

میرم برای آن که ز چشم مشعبدش

شطرنج غائبانه توان باخت در حضور

۸

بیش از محل پیاده به فرزین شود به دل

چون عشق را کمال برون آرد از قصور

۹

تا محتشم بر اسب فصاحت نهاد زین

افکند در بساط سوار و پیاده شور

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۵۵۳

نظرات

user_image
جاوید مدرس اول رافض
۱۳۹۹/۱۲/۰۶ - ۱۱:۰۵:۰۲
در بیت سوم بیدقی درست استدر بیت هستم به دل نیست بدل درست استیعنی پیاده به وزیر بدل میشود