
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۳۱۱
۱
حسن را تکیهگه آن طرف کلاهست امروز
ناز را خواب گه سیاهست امروز
۲
تا ز بالا و قدش درزند آتش به جهان
فتنه در رهگذرش چشم براهست امروز
۳
بود بیزلفت اگر یوسف حسنی در چاه
به مدد کاری او بر لب چاهست امروز
۴
کو دل و تاب کزان زلف و خط و خال سیاه
حسن را دغدغهٔ عرض سپاهست امروز
۵
دوش عشق من ازو بود نهان وای به من
که بر آگاهیش آن چهره گواهست امروز
۶
مهربان چرب زبان گرم نگه بود امشب
تندخو تلخ سخن تیز نگاهست امروز
۷
محتشم پیک نظر دوش دوانید مرا
روز امید مرا شعلهٔ آهست امروز
نظرات